در زبان انگلیسی بیشتر متن بخوانیم یا گوش کنیم؟
برای پاسخ دادن به این سوال مهم لازم می دانم درباره اهمیت خواندن در زبان انگلیسی (ریدینگ) و گوش دادن به انگلیسی(لیسنینگ) ، اشاره کوتاهی داشته باشم. مهارت خواندن در زبان انگلیسی(ریدینگ) و گوش دادن به انگلیسی(لیسنینگ) ابزارهایی بسیار قدرتمند برای یادگیری زبان خارجی محسوب می شوند. ریدینگ و لیسنینگ همچنین به تنهایی اهدافی برای یادگیری زبان محسوب می شوند. همه ما دوست داریم از توانایی خواندن متون انگلیسی برخوردار باشیم. همه ما می خواهیم جملات انگلیسی را که می شنویم ، درک کنیم.
ما می خواهیم وقتی داریم فیلم سینمایی تماشا می کنیم کاملا بفهمیم که چه دیالوگ هایی رد و بدل می شود. واقعیت این است که هم ریدینگ و هم لیسنینگ به ما کمک می کنند تا زبان جدیدی یاد بگیریم.اما سوالی که مطرح می شود این است که اول باید متن انگلیسی بخوانیم یا اینکه اول باید انگلیسی را از طریق مهارت شنیداری یاد بگیریم؟ عده ای این سوال به ظاهرمتناقض را می پرسند که من هیچ چیزی از انگلیسی متوجه نمی شوم پس چطور می توانم به یک فایل صوتی انگلیسی گوش کنم؟من هیچ لغت یا کلمه ای در زبان انگلیسی بلد نیستم ، پس چطور می توانم متن انگلیسی را بخوانم؟ چطور باید شروع کنم.؟
در مقاله امروز می خواهم درباره راهبردهایی صحبت کنم که به کمک آنها می توان متن انگلیسی را خواند یا به فایل صوتی انگیسی گوش داد. باید بدانید که دقیقا چه زمانی متن انگلیسی را بخوانید و چه زمانی به فایل انگلیسی گوش کنید؟
لیسنینگ و ریدینگ چطور به یکدیگر مرتبط هستند؟
اول از همه اینکه ریدینگ (خواندن متن انگلیسی) شاهکار مغز است. ما به کمک مغز می توانیم متن را بخوانیم، خطوط و نوشته های یک متن انگلیسی – یا هر زبان دیگر را – بخوانیم و معنای آن را درک کنیم! واقعا شگفت انگیز است! نکته جالب دیگر این است که وقتی ما متنی را می خوانیم – حتی اگر توی دل خودمان آهسته بخوانیم – بدون آنکه صدای ما بلند شود و دیگران آن را بشنوند داریم متن را می خوانیم. بدون آنکه تارهای صوتی یا اندام های صوتی ما (مثل لب و دندان و دماغ و حنجره ) درگیر شوند ما اصوت را در ذهن خود ادا می کنیم. این پردازش ذهنی در اصطلاح تخصصی subvocalization – تلفظ آهسته یا تلفظ توی دل – نامیده می شود.
بیان ذهنی جملات یا توی دل خواندن یا مطالعه چشمی ، تفاوت اساسی با مهارت صحبت کردن (اسپیکینگ)دارد.اسپیکینگ به معنی ساختن جملات، بیان افکار و تلفظ کلمات است که ما با تکیه بر توانمندی های خود در زبان و حافظه ای که از زبان مورد نظر داریم، صحبت می کنیم. فراموش نکنید که خواندن با صدای بلند(reading out loud) یا خواندن توی دل یا مطالعه چشمی عملا به معنی صحبت کردن به انگلیسی یا اسپیکینگ نیست اما راهی بسیار خوب برای حرکت دادن شما در مسیر توانمندی صحبت کردن(اسپیکینگ)است.
اگر ریدینگ با خواندن آهسته یا بیان ذهنی جملات ارتباط دارد و دقیقا همان بخش های مغز در جریان ریدینگ و لیسنینگ فعال می شوند و اگر ما می خواهیم ریدینگ انگلیسی انجام دهیم و توی دل مان متن را بخوانیم باید بدانیم که این کلمات چطور تلفظ می شوند؟ منظورم این نیست که دقیقا باید تلفظ و معنی تک تک کلمات را بدانیم اما باید گوش ما با این کلمات و تلفظ شان تا حدودی آشنا باشد.
همین نکته خودش به ما می گوید که ما باید برای یادگیری زبان خارجی – به خصوص زبان انگلیسی- از لیسنینگ (گوش دادن به انگلیسی) شروع کنیم تا یاد بگیریم که کلمات چطور تلفظ می شوند.وقتی با تلفظ کلمات ازطریق لیسنینگ آشنا شدیم آنگاه می توانیم هنگام ریدینگ توی دلمان کلمات را تلفظ و جملات را بیان کنیم. ارتباط بین خواندن متن و گوش دادن به فایل انگلیسی از این جهت است که در هر دو مورد کلمات یا به صورت علنی تلفظ می شوند یا به صورت ذهنی تلفظ شان توی دل ما شنیده می شود. یعنی ریدینگ و لیسنینگ از لحاظ تلفظ نقطه اشتراک دارند حتی اگر تلفظ در ریدینگ پنهان باشد. از این جنبه است که مهارت شنیداری و گوش دادن به فایل صوتی مهارت خواندن شما را به شدت تقویت می کند.
ریدینگ و لیسنینگ برای زبان آموزان مبتدی:
به بیانی ساده باید راهبرد لیسنینگ و ریدینگ را به سه بخش تقسیم کرد.مرحله اول مرحله کاملا مبتدی است.مرحله دوم مرحله متوسط است.مرحله سوم پیشرفته است. در مرحله اول باید با کلمات و جملات را به صورت مجزا بخوانید یا به صورت مجزا به آنها گوش کنید. ابتدا سعی کنید هر بار یک جمله را بخوانید.سپس باید به همان جمله گوش کنید. سپس باید تلاش کنید بعد از شنیدن تلفظ جمله ، آن را با صدای خود بیان کنید. در این مرحله شما چون هیچ تلفظی بلد نیستید و دایره لغت پایینی دارید ابتدا باید جملات را تک تک گوش کنید، سپس همان جملات را ادا کنید و سپس گوش کنید.پس از آنکه به جملات متعدد ی گوش دادید و آنها را ادا کردید باید روش متفاوتی را شروع کنید.حالا باید تلاش کنید که اول بخوانید و سپس گوش کنید. چون اگر همیشه اول گوش کنید و سپس تکرار کنید ذهن شما تنبل می شود. شما برای خواندن بدون گوش کردن، به ذهن تان فشار وارد می کنید تا تلفظ را حتی به صورت ذهنی بیان کنید.با این کار شما می توانید توانایی خواندن متن توی دل یا درذهن را در خودتان ایجاد کنید.
یادتان نرود که هر روشی را به درستی شروع کنید کم کم توانایی شما در همان روش تقویت می شود. وقتی ورودی داده ها به ذهن زیاد باشد شما به موضوع مسلط می شوید.هوش مصنوعی یا همان یادگیری ماشینی با انبوهی از داده ها صورت می گیرد و هوش مصنوعی به الگو پی می برد. هوش مصنوعی به علت آشنایی با حجم زیادی ازداده ها می تواند پیش بینی هم بکند.در مورد یادگیری زبان هم بخش مهم کار این است که ما با استفاده از هوش طبیعی و خدادادی به نوعی به این درک برسیم که زبان مورد نظر ما چه الگویی را دنبال می کند؟
پس در مرحله مقدماتی هر دفعه با یک جمله مجزا کار کنید ، در شروع جمله را گوش کنید و تکرار کنید ولی در ادامه اول بخوانید و بعد گوش کنید و بعد بخوانید.
ریدینگ و لیسنینگ برای سطح متوسط:
راهبرد زبان آموزی همیشه تابعی از سطح زبان شماست. صرفنظر از اینکه زبان را می خوانیم یا به آن گوش می کنیم تقریبا کار مشابهی انجام می دهیم.این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. در مرحله متوسط کار گوش کردن اسان تر می شود. شما در این مرحله باید عادت کنید هر روز که بیدار می شوید و روز را شروع می کنید فایل صوتی برای گوش دادن در اختیار داشته باشید. گوش دادن به پادکست بهترین کار است.وقتی که شما به پادکستی گوش کنید خیلی جاها را متوجه نمی شوید و کنجکاوی شما فعال می شود.دنبال فهمیدن آن بخش می روید و جستجو می کنید.چه در مهارت خواندن و چه در مهارت گوش دادن به انگلیسی دو روش وجود دارد . یکی روش فشرده یا عمقی یا همان intensive است و دیگری روش گسترده ، سطحی یا extensive است.
در خواندن یا گوش دادن فشرده و یا عمقی شما سعی می کنید تک تک کلمات را بشنوید یا بخوانید اما در روش گسترده شما با جریان کلام جلو می روید تا کلیاتی از متن یا فایل صوتی داشته باشید. توقف نمی کنید. وارد عمق نمی شوید. پی بردن به اینکه ایا برای شما خواندن یا گوش دادن عمقی لازم است یا سطحی بستگی به خودتان دارد اما تجربه من نشان می دهد کسانی که در سطوح پایین تر هستند نمی توانند وارد خواندن گسترده (سطحی) شوند بلکه باید با سرعت اندک وارد عمق شوند. باید سعی کنید تک تک کلمات را بشنوید. زمانی به سطح خواندن یا گوش دادن گسترده می رسید که سطح لغت شما به حد مشخصی برسد و با کلمات آشنا باشید تا بتوانید وارد خواندن گسترده یا گوش دادن گسترده شوید.این کار مثل رانندگی است که هرچه مهارت شما بیشتر باشد سرعت شما در دنده های بالاتر بیشتر می شود. چون تسلط بیشتری بر رانندگی دارید اما اگر مهارت چندانی ندارید باید با سرعت اندک بروید.
اینکه اول گوش کنید یا اول بخوانید به سطح شما در زبان و علاقه مندی خودتان ربط دارد.شما بهترین راه را باید خودتان کشف کنید.
ریدینگ و لیسنینگ برای سطح پیشرفته
وقتی به این سطح می رسید یعنی تمرین های زیادی در مهارت شنیداری دارید و به اندازه کافی تمرین مهارت خواندن را انجام دادید. در این سطح از توانایی ها شما هنگام لیسنینگ از نگاه کردن به زیر نویس ها بی نیاز می شوید و هنگام خواندن متن نیز هیچ نیازی به شنیدن فایل صوتی آن متن ندارید . علت این است که دایره واژگانی شما افزایش یافته است و شما به خوبی می توانید لیسنیگ گسترده داشته باشید. توانایی ذهنی شما در مهارت شنیداری آنقدر رشد کرده است که می توانید کل یک فایل صوتی را از اول تا آخر گوش کنید و با شنیدن بسیاری از کلمات معنای کل آن را درک کنید یا اگر دوست داشتید روی کل آن فایل صوتی به صورت عمیق متمرکز شوید و تک تک جملات و کلمات آن را استخراج کنید. همین اتفاق برای مهارت خواندن نیز می افتد. خواندن گسترده متون و خواندن عمیق متون از ویژگی های توامان در سطح پیشرفته محسوب می شوند.
درباره حامد جلالی فر
مترجم حرفه ای هستم اما همیشه خود را زبان آموز می دانم چون یاد گرفتن نقطه پایان ندارد. هر کسی بگوید من در فلان زبان خارجی « فول هستم» یقین کنید بی سواد است. بیش از 20 سال است که به صورت حرفه ای روزانه بین 8 تا 12 ساعت با زبان گفتاری و نوشتاری سرو کار دارم ولی هنوز فول نشدم و هرگز هم فول نخواهم شد. در مسیر زبان آموزی یک « راه بلد» هستم و می خواهم راهنمای علاقه مندان به زبان باشم. کسانی هم که دوست دارند مترجم حرفه ای شوند می توانند پس از آنکه پذیرفتند زبان آموزی « دوی سرعت » نیست بلکه « دوی ماراتن» است با من همراه شوند و این مسیر را در کنار من طی کنند و به مترجم حرفه ای تبدیل شوند.
نوشتههای بیشتر از حامد جلالی فر1 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام پست عالی وبسایت ❤️زیبا دارید