ترجمه در چارچوب متن چیست؟
چند کلمه ای درباره اهمیت درک چارچوب متن هنگام ترجمه
در بعضی زبان ها کلماتی وجود دارند که از دیدگاه یک فرد خارجی، ظاهرا یکسان هستند اما با وجود تشابه ظاهری کاملا متفاوت هستند. حتی ممکن است این کلمات دقیقا یکسان تلفظ شوند اما سوال این است که سخنوران آن زبان خاص چطور معنای متفاوت کلمات یکسان و مشابه را درک می کنند؟
پاسخ این است که چارچوب متن یا چارچوب کلام در جملاتی که مورد استفاده قرار می گیرد معنای دقیق هر کلمه را مشخص می کند. ما ایرانی ها که زبان اصلی و ملی ما فارسی است، در زبان فارسی کلمات مشابه زیادی داریم که معانی متفاوتی دارند اما هیچ وقت در درک معنای آنها اشتباه نمی کنیم. مثلا انواع شیر (شیر پاکتی، شیر آب ، شیر جنگل) و انواع گاز (گاز شهری، گاز سگ، گاز زدن میوه، گاز دادن ماشین و …) وجود دارد اما تصور تفکیک این معانی متفاوت برای یک فرد خارجی که زبان فارسی بلد نیست کار سختی است مگر اینکه از چارچوب متن یا کلام context استفاده کند.
ترجمه در چارچوب متن چیست؟
درک معنای کانتکست یا همان چارچوب متن یا چارچوب کلام،نقش مهمی در یادگیری یک زبان خارجی دارد. قطعا مترجمان اعم از مترجمان کتبی و شفاهی وقتی دارند یک زبان خارجی را ترجمه می کنند به خوبی باید از این مسئله مطلع باشند. مترجمان خوب به اهمیت چارچوب متن یا چارچوب کلام آگاهی دارند و به جای استفاده از ترجمه نعل به نعل literal translation از ترجمه در چارچوب متن یا ترجمه در چارچوب کلام استفاده می کنند.
ترجمه در چارچوب متن یا ترجمه در چارچوب کلام ممکن است بخش کوچک یا بخش اعظم یک پروژه ترجمه باشد. این موضوع به ماهیت دقیق متن مربوط می شود.
برای مثال، ترجمه علمی باید بسیار دقیق انجام شود. معادل هایی که در ترجمه علمی انتخاب می شوند بسیار معدود است. یعنی معدود کلماتی هستند که در هنگام معادل یابی در دسترس مترجم قرار دارند و مترجم باید وسط سیبل را هدف قرار دهد اما در ترجمه ادبی literary translation اینگونه نیست و مترجم می تواند معادل های مختلفی را مورد استفاده قرار دهد و به اصطلاح دست مترجم در ترجمه های ادبی بازتر است.
نکته دیگری که باید اضافه شود این است که ترجمه در چارچوب متن با ترجمه در چارچوب کلام تفاوت چندانی ندارد اما تفکیک آنها از این جهت است که ترجمه در چارچوب متن به ترجمه های مکتوب بازمی گردد. مترجم باید ببیند نویسنده در داخل متن کتاب یا مقاله یا هر نوشته دیگر چه هدفی داشته است و در چارچوب متنی که ترجمه می کند، معادل یابی یا معادل ساری کند.
اما ترجمه در چارچوب کلام عمدتا اشاره به ترجمه های دیداری- شنیداری دارد. برای مثال در ترجمه یک میزگرد تلویزیونی یا سخنرانی که از تلویزیون پخش می شود و من(حامد جلالی فر نویسنده این مقاله) بیش از بیست سال سابقه این کار را دارم ، باید ببینم که منظور گوینده و کارشناس و یا هر فردی که در برنامه تلویزیونی صحبت می کند ، چیست. به عبارتی دیگر ترجمه ای که انجام می شود در چارچوب کلام است.
انواع چارچوب متن یا کلام:
وقتی که صحبت از ترجمه در چارچوب متن یا چارچوب کلام می شود، دو چارچوب باید مد نظر مان باشد:
- چارچوب زبانشناختی
چارچوب زبانشناسی یعنی اینکه بسته به متن از کلمه مناسب زبانشناختی مثل فعل، اسم ، صفت استفاده کنیم. اغلب زبان ها در مورد بکاربردن فاعل، مفعول و فعل دستور زبان خود را دارند. مترجم باید هنگام ترجمه به ساختارهای زباشناختی توجه کند و مطابق با زبان هدف آنها را تنظیم کند.
- چارچوب موقعیتی
چارچوب موقعیتی زمانی اهمیت می یابد که کلمات یکسان در صورتی که به صورت نعل به نعل ترجمه شوند هیچ معادل مستقیمی در زبان مقصد ندارند و از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی عاقلانه به نظر نمی رسند. بنابراین مترجم اقدام به ترجمه موقعیتی می کند.
مقایسه ترجمه ماشینی با ترجمه انسانی
مشکل ناشی از نادیده گرفتن چارچوب متن یا چارچوب کلام در هیچ جایی مشهودتر از فناوری ترجمه ماشینی نیست. فناوری های ترجمه خودکار ماشینی، به سرعت در حال پیشرفت هستند. تردیدی وجود ندارد که روزی همین ترجمه های ماشینی جایگزین ترجمه های انسانی خواهند شد. اما الان در سال ۱۴۰۱ که دارم این مقاله را درباره ترجمه و چارچوب متن در ترجمه می نویسم، هیچ سیستم ترجمه ماشینی وجود ندارد که بتواند جای ترجمه انسانی را بگیرد. مشکل اصلی ترجمه های ماشینی یا ترجمه با استفاده از هوش مصنوعی این است که فاقد چارچوب متن یا چارچوب کلام هستند.
شاید بسیاری از مترجمان برای صرفه جویی در وقت سراغ ترجمه های ماشینی یا فناوری ترجمه هوش مصنوعی بروند اما قطعا اگر قرار است در وقت خود صرفه جویی کنند حتما باید متن ترجمه شده را با متن اصلی مطابقت بدهند و آن را به صورت کامل ویرایش کنند تا ترجمه ها و معادل های انتخاب شده دقیقا در چارچوب متن باشد.
درباره حامد جلالی فر
مترجم حرفه ای هستم اما همیشه خود را زبان آموز می دانم چون یاد گرفتن نقطه پایان ندارد. هر کسی بگوید من در فلان زبان خارجی « فول هستم» یقین کنید بی سواد است. بیش از 20 سال است که به صورت حرفه ای روزانه بین 8 تا 12 ساعت با زبان گفتاری و نوشتاری سرو کار دارم ولی هنوز فول نشدم و هرگز هم فول نخواهم شد. در مسیر زبان آموزی یک « راه بلد» هستم و می خواهم راهنمای علاقه مندان به زبان باشم. کسانی هم که دوست دارند مترجم حرفه ای شوند می توانند پس از آنکه پذیرفتند زبان آموزی « دوی سرعت » نیست بلکه « دوی ماراتن» است با من همراه شوند و این مسیر را در کنار من طی کنند و به مترجم حرفه ای تبدیل شوند.
نوشتههای بیشتر از حامد جلالی فر
دیدگاهتان را بنویسید